ريچارد برنسون سرمايه گذار و بيزينسمن اهل بريتانيا او در زمينه
ي بازرگاني، توريست، هواپيمايي و… فعاليت مي کند. او صاحب تيم Virgin نيز هست.
ريچارد برنسون دليل موفقيت خود در تجارت را ? راز مهمي مي داند که اين ? راز را در
اختيار ديگر تجارت ها نيز قرار داده است. ? – ريچارد برنسون معتقد است بايد از آنچه
که در کار و تجارت به آن مي پردازيد لذت ببريد چون شروع يک کسب و کار يعني آغاز راه
پر فراز و نشيب و پشتکار فراوان بنابراين اگر قرار است که مشکلات فراواني را در
تجارت حل کنيم و کسب تجربه کنيم بايد از آنها لذت ببريم. او معتقد است زماني که
براي اولين بار گروه Virgin را تشکيل داده بيشتر از کسب درآمد به فکر ايجاد احساس
رضايت و خوشنودي از تجارتي که راه انداخته بوده است. ? – ريچارد برنسون به افرادي
که مي خواهند کسب و کاري راه اندازي کنند توصيه مي کند که تجارت خود را با پايه و
اساس محکم ايجاد کنند او بر اين باور است که فرقي بين تجارت در زمينه ي خدمات يا
صنعت يا توليد نيست بلکه تفاوت اصلي آنها ايجاد تجارتي با پايه و اساس محکم است.
شروع يک تجارت چندان سخت نيست اما پايداري و دوام در آن و در نهايت موفق بودن در آن
بسيار مهم است. او شرکت هايي مثل مايکروسافت، گوگل و اپل را که جزء شرکت هاي
قدرتمند هستند را به عنوان مثال مطرح مي کند که توانستند بيش از ?? سال فعاليت
مداوم داشته باشند. ? – ريچارد برنسون همچنين بر اين باور است که يک تجارت خوب بايد
کارمنداني داشته باشد که از کار در آن تجارت احساس غرور کنند. يک تجارت خوب بايد
داراي يک تيم کاري متشکل از اعضايي خلاق، نو آور و با استعداد باشد که از اينکه در
تجارت شما مشغول فعاليت هستند به خود ببالند. ? – يک مدير يا يک کارفرماي خوب بودن
لازمه ي موفقيت هر تجارتي است. ريچارد برنسون معتقد است يک مدير خوب بايد يک شنونده
ي خوب باشد. او توصيه مي کند که مديران بايد هميشه خوب بشنوند تا بتوانند تجربه کسب
کنند آنها هرگز نبايد افراد را مستقيما مورد نقد و سرزنش قرار دهند دائما بايد از
کارمندان و کساني که براي آنها کار ميکنند تشکر کنند. برنسون معتقد است که تقدير و
تشکر باعث پيشرفت کارمندان مي شود. همچنين او معتقد است که اگر کارمندي وظايف را
درست انجام نمي دهد نبايد او را سرزنش يا تنبيه کنيد بلکه بايد بداني تيم کاري مثل
اعضاي يک خانواده است آنها بايد به يکديگر کمک کنند تا بتوانند موفق شوند. ? –
برنسون معتقد است که يک مدير خوب نبايد تنها پشت ميز خود نشسته و ساعات کاري اش را
بدون جلسه يا ملاقات با ديگر کارفرمايان و تجار ديگر سپري کند. يک مدير خوب بايد
دائما در حال جست و جو و کشف راه هاي جديد براي انجام بهتر کارها باشد خود از نزديک
شرکت ها و استراتژي هاي آنها را ببيند خود ريچارد برنسون از سفرهايي که انجام داده
و تجاربي که کسب کرده توانسته موفقيت هاي زيادي را بدست بياورد.