هوش مصنوعی چیست؟
هوش مصنوعی، دانش ساخت ماشین ها یا برنامه
ای هوشمند است.))
همانگونه که از تعریف فوق-که توسط یکی از بنیان گذاران هوش
مصنوعی ارائه شده است بر می آید، حداقل به دو سوال باید پاسخ داد:
الف: هوش
مصنوعی چیست؟
برنامه های هوش مصنوعی چه نوعی از برنامه ها هستند؟
تعریف دیگری
که از هوش مصنوعی می توان ارئه داد به قرار زیر است:
هوش مصنوعی،شاخه ایست از
علم کامپیوتر که ملزومات محاسباتی اعمالی همچون ادراک (Perception)، استدلال و
یادگیری(learning) را بررسی کرده و سیستمی جهت انجام چنین اعمالی ارائه می
دهد.))
و در نهایت تعریف سوم هوش مصنوعی از قرار زیر است:
هوش مصنوعی،
مطاله روش هایی است برای تبدیل کامپیوتر به ماشینی که بتواند اعمال انجام شده
توسط انسان را انجام دهد.))
به این ترتیب می توان دید که دو تعریف آخر
کاملا دو چیز را در تعریف نخست واضح کرده اند.
الف: منظور از موجود یا ماشین
هوشمند چیزی است شبیه انسان.
ب: ابزار یا ماشینی که قرار است محل هوشمندی
باشد یا به انسان شبیه شود،کامپیوتر است.
هر دوی این نکات کماکان مبهم و
قابل پرسشند. آیا تنها این نکته که هوشمندترین موجودی که می شناسیم، انسان است کافی
است تا هوشمندی را به تمامی اعمال انسان نسبت دهیم؟ حداقل این نکته کاملا واضح است
که بعضی جنبه های ادراک انسان همچون دیدن و شنیدن کاملا ضعیف تر از موجودات دیگر
است.علاوه بر این کامپیوترهای امروزی با روش های کاملا مکانیکی(منطقی) توانسته اند
در برخی جنبه های استدلال،فراتر از توانایی های انسان عمل کنند.بدین ترتیب،آیا می
توان در همین نقطه ادعا کرد که هوش مصنوعی تنها نوعی دغدغه علمی یا کنجکاوی
دانشمندانه است و قابلیت های تعمق مهندسی ندارد؟(زیرا اگر مهندسی،یافتن روش های
بهینه انجام امور باشد، به هیچ رو مشخص نیست که انسان اعمال خویش را به گونه ای
بهینه انجام می دهد.).به این نکته نیز باز خواهیم گشت.
اما همین سوال را
می توان از سویی دیگر نیز مطرح ساخت،چگونه می توان یقین حاصل کرد که کامپیوتر های
امروزین، بهترین ابزارهای پیاده سازی هوشمندی هستند؟
رویای طراحان
اولیه کامپیوتر از بابیج تا تورینگ، ساختن ماشینی بود که قادر به حل تمامی
مسائل باشد،البته ماشینی که در نهایت ساخته شد (کامپیوتر) به جزء دسته
ای خاص از مسائل قادر به حل تمامی مسائل بود.اما نکته در اینجاست که این ((تمامی
مسائل)) چیست؟ طبیعتا چون طراحان اولیه کامپیوتر ،منطق دانان و ریاضی دانان بودند،
منظورشان تمامی مسائل منطقی یا محاسباتی بود.بدین ترتیب عجیب نیست،هنگامی که فون
نیومان سازنده اولین کامپیوتر،در حال طراحی این ماشین بود،کماکان اعتقاد داشت برای
داشتن هوشمندی شبیه به انسان،کلید اصلی ،منطق(از نوع به کار رفته در
کامپیوتر)نیست،بلکه احتمالا چیزی خواهد بود شبیه ترمودینامیک!
به هر
حال،کامپیوتر تا به حال به چنان درجه ای از پیشرفت رسیده و چنان سرمایه گذاری عظیمی
بر روی این ماشین انجام شده است که به فرض این که بهترین انتخاب نباشد
هم،حداقل سهوالوصول ترین و ارزان ترین و عمومی ترین انتخاب برای پیاده سازی
هوشمندیست.
بنابراین ظاهرا به نظر می رسد به جای سرمایه گذاری برای ساخت
ماشین های دیگر هوشمند، می توان از کامپیوترهای موجود برای پیاده سازی برنامه های
هوشمند استفاده کرد و اگر چنین شود،باید گفت که طبیعت هوشمندی ایجاد شده حداقل از
لحاظ پیاده سازی،کاملا با طبیعت هوشمندی انسانی متناسب خواهد بود،زیرا هوشمندی
انسانی،نوعی هوشمندی بیولوژیک است که با استفاده از مکانیسم های طبیعی ایجاد شده، و
نه استفاده از عناصر و مدارهای منطقی.
در برابر تمامی استدلالات فوق می توان این
نکته را مورد تامل و پرسش قرار داد که هوشمندی طبیعی تا بدان جا که ما سراغ
داریم،تنها بر محمل طبیعی و با استفاده از روش های طبیعت ایجاد شده است.
طرفداری این دیدگاه تا بدان جا پیش رفته اند که حتی ماده ایجاد کننده هوشمندی را
مورد پرسش قرار داده اند.کامپیوتر از سیلیکون استفاده می کند،در حالی که طبیعت همه
جا از کربن سود برده است.
مهم تر از همه،این نکته است که در کامپیوتر، یک واحد
کاملا پیچیده مسئولیت انجام کلیه اعمال هوشمندانه را به عهد دارد،در حالی که
طبیعت در سمت و سویی کاملا مخالف حرکت کرده است.تعداد بسیار زیادی از واحد
های کاملا ساده(به عنوان مثال از نورون های شبکه عصبی)با عملکرد همزمان
خود(موازی)رفتار هوشمند را سبب می شوند. بنابراین تقابل هوشمندی مصنوعی و هوشمندی
طبیعی حداقل در حال حاضر تقابل پیچیدگی فوق العاده و سادگی فوق العاده است.این
مساله هم اکنون کاملا به صورت یک جنجال (Debate) علمی در جریان است.
در هر
حال حتی اگر بپذیریم که کامپیوتر در نهایت ماشین هوشمند مورد نظر ما نیست،مجبوریم
برای شبیه سازی هر روش یا ماشین دیگری از آن سود
بجوییم.
ماشین، هوشمند، کامپیوتر، هوش،مصنوعی، سامانه،
رایانه،شرکت، مهندسی، آبان، رایان، البرز، سرو